سلام. گروه سیره شهدا گروهی است که از تعدادی جوانان شهرستان محلات تشکیل شده و از تاریخ 1391/10/01 شروع به فعالیت در عرصه های متفاوت کار فرهنگی کرده است و به حول قوت الهی تا به حال موفقیت ها و افتخارات زیادی در این راه کسب نموده است. و آدرس وبلاگ قبلیمون اینه:www.tametorbat.blogfa.com.که حالا دیگه عوضش کردیم و اومدیم جزو شبکه بلاگ... التماس دعا یا علی مدد
صبح که از خواب بلند میشوی و میروی نانوایی در صف نانوایی بحثی سخت در گرفته مبنی بر اینکه: ببین به خاطر اینکه طوله باباجونشو تبدیل به زمین مرغوب کند زد باغای ملاتا از بین برد خدا از غلام مجید نگزره ! با خودت فکر میکنی که غلام مجید کیست و چگونه در اینچنین شهری با این همه اصولگرا و اصول نگرا و آدمهای عادل و عالم و ... چگونه توانسته یک خیابان بکشد و زمینهای کشاورزی و طویله اش را تبدیل به زمین مسکونی کند و هیچکس حرفی نزند این هم از آن شایعات است که نباید باور کرد! نانم را میگیرم و میرم یک بسته پنیر از بغالی سر محلمان بخرم که بحث از بسته شدن خیابان میدان حاج آقا مصطفی به میدان چنار میشود و بغالمان هرچه فحش آبدار است نثار غ ی میکند که ببین کاسبی ما را میخواهد از رونق بیاندازد اینجا اگر ماشین رو نباشد که کسی خرید نمیکند و ... و در آخر اضافه میکند اینا همش به خاطر اون حصار طوله خراب شده است که من بدبخت باید تاوونشو پس بدم !
از بغالی که بیرون میایم و به خانه میروم تازه دوزاریم میافتد که غلام مجید کیست. در خانه هنگام صبحانه خوردن با عیال محترم میترسم تلوزیون را روشن کنم! نکند آن هم خبرهایی از غلام مجید و حصار طوله برایم تعریف کند و حالم را بهم بریزد. نان و پنیرم را میخورم و میروم سر کار که در اداره رئیس محترممان که با عوض شدن مسیر حرکت باد در انتخابات 92 او هم بادبانها را در مسیر جدیدی قرار داده از رفتن غلام مجید خوشحالی میکند و کم مانده با یک حرکت خرک پروانه واروجم و چند دور هلیکوپتری همه کارمندان را به فیض اعلا برساند ! که ناگهان در پاسخ من بخت برگشته که از وی میپرسم چرا تادیروز که او بر مسند قدرت بود همیشه تعریف و تمجیدش را میکردید و حالا ... با اخمی توام با غیض و تعجب فراوان مرا نهیب میزند آهای مفسد فی الارض!!! همین شماها بودید هشت سال پول نفت این مملکت رو سه هزار تا سه هزارتا تقس کردید بین خودتون به این غ ی هم چیزی نرسید گفتید بیا تو هم این خیابونا بکش پولدار بشی !
روایتهایی از لخت بودن فرماندار سابق محلات
صبح که از خواب بلند میشوی و میروی نانوایی در صف نانوایی بحثی سخت در گرفته مبنی بر اینکه: ببین به خاطر اینکه طوله باباجونشو تبدیل به زمین مرغوب کند زد باغای ملاتا از بین برد خدا از غلام مجید نگزره ! با خودت فکر میکنی که غلام مجید کیست و چگونه در اینچنین شهری با این همه اصولگرا و اصول نگرا و آدمهای عادل و عالم و ... چگونه توانسته یک خیابان بکشد و زمینهای کشاورزی و طویله اش را تبدیل به زمین مسکونی کند و هیچکس حرفی نزند این هم از آن شایعات است که نباید باور کرد! نانم را میگیرم و میرم یک بسته پنیر از بغالی سر محلمان بخرم که بحث از بسته شدن خیابان میدان حاج آقا مصطفی به میدان چنار میشود و بغالمان هرچه فحش آبدار است نثار غ ی میکند که ببین کاسبی ما را میخواهد از رونق بیاندازد اینجا اگر ماشین رو نباشد که کسی خرید نمیکند و ... و در آخر اضافه میکند اینا همش به خاطر اون حصار طوله خراب شده است که من بدبخت باید تاوونشو پس بدم !
از بغالی که بیرون میایم و به خانه میروم تازه دوزاریم میافتد که غلام مجید کیست. در خانه هنگام صبحانه خوردن با عیال محترم میترسم تلوزیون را روشن کنم! نکند آن هم خبرهایی از غلام مجید و حصار طوله برایم تعریف کند و حالم را بهم بریزد. نان و پنیرم را میخورم و میروم سر کار که در اداره رئیس محترممان که با عوض شدن مسیر حرکت باد در انتخابات 92 او هم بادبانها را در مسیر جدیدی قرار داده از رفتن غلام مجید خوشحالی میکند و کم مانده با یک حرکت خرک پروانه واروجم و چند دور هلیکوپتری همه کارمندان را به فیض اعلا برساند ! که ناگهان در پاسخ من بخت برگشته که از وی میپرسم چرا تادیروز که او بر مسند قدرت بود همیشه تعریف و تمجیدش را میکردید و حالا ... با اخمی توام با غیض و تعجب فراوان مرا نهیب میزند آهای مفسد فی الارض!!! همین شماها بودید هشت سال پول نفت این مملکت رو سه هزار تا سه هزارتا تقس کردید بین خودتون به این غ ی هم چیزی نرسید گفتید بیا تو هم این خیابونا بکش پولدار بشی !